امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

♥♥♥ امیرعلیِ مامان ♥♥♥

25- فدای حرفات بشم مامانی

موهای امیرعلی بلند شده... قبلا هروقت بهش میگفتم میای بریم فلانی موهاتُ کوتاه کنه میگفت نه.... اما دیروز ساعت 11:22 غرق برنامۀ حشراتِ... من:  مامان؟ میای ببرم خاله موهاتُ کوتاه کنه؟ امیرعلی: اوهوم من:     واقعا؟ امیرعلی:    با قند نه با شکلاتی.....  (به شکلات میگه شکلاتی)  + دیشب خونۀ مامانم بودیم و کلی با دخترخاله هاش (هم سن خودم هستن) بازی و بدو بدو کرد. ..   همین طور با خالۀ مجردش.... تا تونست بدو بدو کرد.... من که به دلیل شنیدن خبر شکستن پاهای داداشم بدجور غمگین بودم و اصلا حوصله نداشتم... یه جا خواهرزاده ام اشتباهی کمی شل...
22 مرداد 1393

24- تو این 2 ماه چی گذشت؟

سلام متاسفانه نتونستم نزدیک به 2 ماه وب پسر گلم رو آپ کنم. ...     واقعا شرمنده اش شدم. .. .   ولی نت مون قطع بود و کاریشم نمیشد کرد...  از دیروز دوباره بابایی نت رو وصل کردن و اگه خدا بخواد از این به بعد زود به زود اینجا آپ میشه که وقتی پسری بزرگ شد خاطراتش نصفه نیمه نمونه.... تو این ماه خوشبختانه حرف زدن پسری خیلی خیلی بهتر شده ...   کلمات بیشتری رو به کار می بره و بیشتر سعی میکنه جمله بگه و دیگه سعی نمیکنه فقط با اشاره منظورش رو برسونه.... من سعی کردم لغاتش رو بنویسم ولی خب تو این 2 ماه کلی کلمات جدید یاد گرفته که ثبت همه شون مقدور نبود.... 22 خرداد       &nbs...
19 مرداد 1393
1